به فکر نمازت باش، مثل شارژ موبایلت!
با صدای اذان بلند شو، مثل صدای موبایلت!
از انگشتانت برای اذکار استفاده کن، مثل صفحه کلید موبایلت!
قرآن را هم همیشه بخوان، مثل پیامهای موبایلت و ...
متنی که پیش روی شماست، گزیدهای از بیانات آیت الله جاودان در باب اهمیت نماز و احترام به این فریضه الهی است.
نماز برای کسی که حق نمازش را ادا کند، دعا میکند. حق نمازش چیست؟ خیلی ساده است. یک نماز صحیح بخواند. این هم مکرر به جمع دوستان و غیر دوستان، عرض میکنم.
یک نماز صحیح بخواند، نماز صحیح چقدر زحمت دارد؟ شما حمد و سوره را صحیح کن، مسئلههایت را هم یاد بگیر. آدم چند تا مسئله بلد باشد نمازش صحیح میشود؟ چهل تا، پنجاه تا مسئله، که میشود مثلاً ده صفحه یک رساله. آدم ده صفحه یک رساله را مسئله بلد باشد، نمازش صحیح میشود. خیلی سخت نیست. ده صفحه، پانزده صفحه رساله را آدم بخواند، نمازش میشود درست.
یک حمد و سوره هم پیش یک معلم قرآن یا مثلاً کسی که تجوید بلد باشد، یاد بگیرد. به خصوص برای نوجوانها به سرعت درست میشود، اگر سنش گذشته باشد، یک کم سخت میشود، اما برای نوجوان و جوان، خیلی زود حمد و سورهاش درست میشود. آنقدر هم که سخت نیست. خوب میشود نماز صحیح.
یک وضو و غسل هم آدم یاد میگیرد. آن هم میشود پنج دقیقه. آدم دو تا پنج دقیقه مسئلههای وضو و غسل را یاد میگیرد، بعدش نمازش صحیح میشود. دو تا پنچ دقیقه، آن هم ده یا پانزده صفحه، مثلاً یک ده دقیقه یا نیم ساعت هم پیش معلم، حمد و سوره میخواند، میشود نماز صحیح.
نماز صحیح هم همان اول وقت بخوان. این میشود نماز چی؟ نماز خوب، نماز درست. اگر کسی نماز درست بخواند، نماز صحیح بخواند، اول وقت بخواند، نماز دعایش میکند. دعای نماز قبول است. یک کسی که دعایش قبول است، روزی پنج بار شما را دارد دعا میکند. خدای نکرده اگر آدم، نمازش خراب باشد، نماز نفرین میکند. میگوید من را ضایع کردی، خدا ضایعت کند. خدا پیش نیاورد. اگر آدم نمازش را بیبند و بار بخواند، نماز میخواند، اما بیبند و بار میخواند. ارزش برای نمازش قائل نیست، سبک میشمارد. دیر میخواند، بد میخواند، آخر وقت میخواند.
دیشب با یک جوانی صحبت میکردیم، گفت: خوب، یک ساعت به آخر وقت میخوانیم. چه عیبی دارد؟
من گفتم: خوب، نماز اول وقت رضای خداست. دعای مستجاب هم که عرض کردیم در آن هست. آن وقت آخر وقتش، ممکن است خدای نکرده، خدای نکرده، نماز نفرین کند. گاهی فرد هم نماز را خراب میکند، هم آخر وقت میخواند، بد میخواند، تند تند میخواند، به قدری تند که خراب میشود، یعنی آیات را به هم میچسباند، بعضی از آقایان مراجع اجازه نمیدهند. یک نفس بین دو تا آیه بکشید. چقدر فرقش است؟ نمازی که آن طوری تند و تند بخوانی، با این که یک کم بین دو تا آیه مکث کنی، فرقش چند ثانیه میشود؟ این میشود نماز خوب، نماز صحیح. اگر تند تند بخوانی، ممکن است مرجع تقلیدتان اجازه ندهد. خیلی از دوستان ما از آقای بهجت تقلید میکردند، ایشان میگویند: این فاصله را بدهید. بین دو تا آیه فاصله بدهید.
چه بسا بندهای نماز میخواند ولی آن نماز را به صورتش میکوبند. میگویند: وَ اَحجُبُ اَنّی صوته، برای صدایش مانع میگذارم که به گوش من نرسد، اینکه صدا به گوش خدا نرسد که نیست، خدا هر صدایی را میشنود، میداند. یعنی به صدایش گوش نمیدهم. به حرفش اعتنا نمیکنم. در این روایت، خدای متعال با داوود(ع) صحبت میکرده است: ای داوود، میدانی چرا برای صدای آن فرد مانع میگذارم؟ برای اینکه این فرد به چشم خیانت، به چشم خیانت به ناموس مردمان، زیاد نگاه میکرده است. ذلک الَذی یُکِثرُ الالتفاتِ الی حُرم المُومِنین به عین الفِسق، به چشم خیانت، به ناموس مردم زیاد نگاه میکرده است. دوم: این فرد نقشه برای مردم داشته، برای مردم، برای مسلمانها نقشه داشته، نقشه ظلم میکشیده. نماز هم بخواند، نمازش را میزنیم تو سرش. حالا اینجا فرمودند تو صورتش. این حدیث خیلی بلند است، حالا این قسمت به همه ما مربوط میشود، آن دو تا انشاء الله به ماها مربوط نیست. بعد فرمود: یا داود نُح عَلی خَطیئَتِکَ کَالمَرئَة الثَکلی عَلی وَلَدِها ای داود نوحه کن. ببینید، نوحه یعنی گریه با صدا، وقتی که آدم در خانه خدا میرود با صدا بر گناهانش گریه کند، مثل مادری که بچهاش را از دست داده، آن طور در خانه خدا برای گناهانت گریه کن.
یک دومی را هم عرض کنیم. سلیمان بن خالد میگوید که من از حضرت صادق (ع) سوال کردم این آیه را: وَقَدِمنَا إِلَی مَا عَمِلوا مِنْ عَمَل فَجَعَلْنَاهُ هَبَاءً مَنْثُورًا خدای متعال میفرمایند ما به نزد اعمالی که اینها کردهاند میآییم. قدرت ما بالاسر عمل اینهاست. مأموران ما بالاسر عمل اینها هستند و این اعمال را گردی میکنیم که به باد رفته است.
چه جوری میشود؟ آدم عمل خیر کرده است، عملش به درگاه خدا میرود و عمل به باد فنا مینشیند! امام فرمودند که: «أما والله اِن کانَت اَعمالهُم اَشَدُ بَیاضا منَ القَباطی» اینها عمل زیاد دارند. مثلاً سالی دو بار کربلا رفته، حج و عمره میرود، خمس میدهد، کار خوب خیلی میکند، نماز جماعت میرود، این اعمال چطور میشود که به باد فنا برود؟
میگویند این مال آدمی است که، اعمال خوب دارد، هزار طور عمل خوب دارد، اما وقتی گناه پیش میآید، چهار دست و پا میافتد، نمیتوانم توضیح بدهم. اصلاً گناه را رد نمیکند، از گناه نمیگذرد. آخر یک گناهانی هست که آدم را میسوزاند. آقا چطور میشود من حج میروم، عمره که بیشتر میشود رفت. حالا مثلاً کربلا که میشود رفت. صد جور کارهای خوب، چطور میشود که این کارها، هیچگاه جلوی هیچ کار بد من را نمیگیرد، چطور میشود؟ من نماز جماعت میروم، هر روز نماز جماعت، مثلاً بعضیها هستند که صبح هم نماز جماعت میروند، نماز اول وقت میخوانند، نماز جماعت میخوانند. چطور این نماز من، جلوی بدی اعمال من را نمیگیرد؟ عمل خوبی که جلوی عمل بد را نمیگیرد، معلوم میشود که آن عمل، قوت و قدرت ندارد. نماز، نماز نیست. که جلوی عمل بد را نمیگیرد. وگرنه عمل خوب، نماز خوب، جلوی عمل بد را میگیرد. پس اینها یک ظاهر خوب داشتند. اما یک جایی از کار خراب بوده. نماز جلوی کارهای بد را میگیرد.
مثالی که برای شما در مورد نماز خوب عرض کردم، نماز خوب را آنقدر سخت نگرفتیم. عرض کردم یک نماز صحیح اول وقت. باور کنید جلوی بدی را میگیرد، جلوی گناهان را میگیرد. این نماز خاصیت دارد. من اگر یک ذره نماز را احترام کنم، نماز خاصیت دارد. خاصیتش جلوی بدی را میگیرد. جلوی دهان من را میبندد، هر حرفی از دهان من در نمیآید. هر گناهی از دست من برنمیآید. نماز خاصیت دارد. اگر میبیند هیچ خاصیتی ندارد، نگاه کنیم، بررسی کنیم، بررسی کنیم که کجای کارمان خرابی دارد. خرابی اصلی دارد. آن وقت این نمازها را روز قیامت میآورند، که خیلی هم زرق و برق دارد. باز که میکنی آن را، میبینی خاکستر است. به باد فنا میرود.
اولین بانوی نمازگزار: پیامبر اکرم (ص) : خدیجه
اولین زنی بود که به من ایمان آورد و در زمانی که همه مرا ترک کردنداو یاری
ام کرد. حضرت خدیجه(س) اولین بانوی نمازگزار در اسلام است، سال ها شمار
باورداران دین مقدس اسلام منحصر به حضرت خدیجه(س) وحضرت علی(ع) بود، هر روز
پنج بار پیامبر رحمت(س) به مسجدالحرام شرفیاب می شدند، روبه کعبه می
ایستادند، امیرمؤمنان(ع) در سوی راست وحضرت خدیجه(س) علیها در پشت سر می
ایستادند. این سه انسان مسئول ومتعهد، امت اسلامی را تشکیل می دادند وپرستش
معبود را در کنار خانه توحید به نمایش می گذاشتند عفیف کندی میگوید: در
جاهلیت به مکه آمدم و چون خواستم برای خانواده ام عطریات و لباس تهیه نمایم
به نزدعباس بن عبدالمطلب رفتم به کعبه نگاه کردم که دیدم جوانی به طرف
کعبه آمد و رو به کعبه ایستاد، پس نوجوانی و زنی به دنبال او آمدند و در
کنار و پشت او ایستادند و چون او به رکوع و سجود رفت آنان نیز چنین کردند،
چون از عباس در خصوص آنها پرسیدم، گفت: محمد، علی و خدیجه هستند.
پی نوشت نسائی، خصائص امیرالمؤمنین، ص 45 .
سپاهیان حضرت علی (ع) مشاهده کردند که امیرالمؤمنین از میان لشکر صورتش را
به طرف آسمان گرفته ، به آفتاب می نگرد . ابن عباس که در آن جا حاضر بود ،
جلو رفت و علت را سؤال کرد. حضرت فرمود : می خواهم وقت نماز ظهر را بدانم.
ابن عباس گفت : آیا در این گیر و دار و اشتغال به جنگ ، هنگام نماز است؟
امیرالمومنین (ع) در جواب سؤال ابن عباس فرمود : ما برای چه با این قوم می
جنگیم ، آیا جز برای این است که نماز بر پا شود ؟
برکات و آثار قرآن کریم به روایت آیت الله بهجت
اگر چشم بصیرت داشتیم، سخن خدای متعال را که میفرماید: «ولو أنّ قرآنًا سیّرت به الجبال أو قطّعت به الأرض أو کلّم به الموتی» قدر میدانستیم، ولی ما همچنان نشستهایم و هوای نفس بر ما غالب گشته که این کرامات و معجزات قرآن را مانند دور و تسلسل محال میدانیم!
آقایی را بنده دیده بودم که به برکات چند آیه قرآن، هر میوهای را که میخواست هر چند در غیر آن فصل حاضر میساخت. بالاترین انعام الهی و هدیه آسمانی و غیبی، همین قرآن است، اما چگونه باید با آن رفتار کنیم تا بتوانیم از آن بهرهمند شویم.
در احوالات پدر مرحوم شیخ جعفر شوشتری رحمةاللهعلیه آوردهاند که پسر نابینایی را نزد ایشان آوردند، ایشان هم دست روی چشم بچه گذاشتند و مشغول خواندن سوره حمد شدند، مقداری که خوانده بودند، بچه گفته بود بابا، از میان انگشتان آقا میبینم؛ و وقتی که حمد تمام شده بود، همه جا و همه چیز را کاملاً دیده بود.
عدهای از افراد سطحینگر در محضر علامه ملاخلیل قزوینی رحمةاللهعلیه بودند، گفتند قضیه حضرت داوود علیهالسلام که خداوند در قرآن میفرماید : «وألنّا لهالحدید» آهن را برای او نرم نمودیم، این بوده که خداوند نحوه ساختن کوره آهنگری و ذوب آهن را به حضرت داوود علیهالسلام الهام نمود تا او آهن را در کوره آتش بگذارد تا ملایم و انعطافپذیر باشد.
مرحوم قزوینی فرمود: او که پیغمبر خدا بود و شما بعید میدانید که آهن در دست او نرم و به اختیار او باشد؛ اینکه چیزی نیست، از بنده هم که پیغمبر نیستم، این کار ساخته است. سپس یک مجمعه یا سینی از مس را که در برابرش بود با دو انگشت مثل قیچی از وسط دو نیم کرد و فرمود: اینگونه خداوند متعال آهن را در دست حضرت داوود علیهالسلام نرم و ملایم نموده بود!
آثار شوم ارتکاب معاصی
اگر جلوی خود را در ارتکاب معاصی نگیریم، حالمان به انکار و تکذیب و استهزاء آیات الهی قرآن میرسد. هادی، مصلح و مأمن و پناهگاه ما قرآن و عدیل آن عترت هستند، ولی ما در فکر مأمن نیستیم و با اینکه در حال نزول هستیم، قاصد صعودیم و از خود راضی و گرفتار معاصی و کوچکشمردن آنها و عدم استغفار از آنها هستیم!
افتخار به گناه
یکی دیگر از آثار گناه این است که قبح و زشتی گناه از قلب گناهکار کنده می شود و گناه برای او به عنوان عادت در می آید . از اینکه مردم او را در حین ارتکاب گناه ببینند و یا او را سرزنش کنند نها ینکه متأثر نمی شود بلکه تمام لذت خود را در آن می بیند و به معصیت و گناه خود افتخار می ورزد و اگر گناه چنین کسانی نزد بعضی مجهول مانده باشد با فخر به بیان جنایات خود می پردازند و می گویند: به فلانی! چنین و چنان کرده ام و ... چنین کسانی مورد عفو پروردگار قرار نمی گیرند و باب توبه بر روی آنان بسته خواهد شد، همانطور که پیامبر صلی الله علیه وآله می فرماید:
«کُلّ اُمَّتی مُعافیً اِلّا المُجاهِرینَ و إنَّ مِنَ الإجهار: اَن یَعمَلَ الرُجُلُ بِاللَّیل عملاً ، ثُمَّ یُصبِحُ وَ قَد سَتَرهُ اللهَ تَعالی فَیقُولُ: عَمِلتُ الباارِحَة کذا و کذا وَ قَد باتَ یَستُرهُ رَبُّهُ وَ یُصبِحَ یَکشِفُ سِترَ الله عَنهُ»
«هر کدام از امتانم مورد عفو خداوند قرار می گیرند سوای کسانی که آشکارا و جهری اقدام به گناه می نمایند. گناه آشکار این است که مردی در شب کاری انجام داده باشد در حالی که خداوند او را مستور و پوشیده نماید. بامدادان بگوید دیشب فلان و فلان گناه را انجام دادم یعنی کسانی که خداوند شب آنان را می پوشاند ولی آنان سحرگاهان و در روز خود را افشا می کنند و تظاهر به گناه می کنند»
خوار و پستی گناهکار در پیشگاه خداوند
از جمله پیامدهای دیگر گناهان این است که گناه و معصیت سبب پستی و خواری بنده نزد خداوند و سقوط در نظر او است. همانطور که خداوند متعال می فرماید:
«وَمَن یُهِنِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِن مُّکْرِمٍ» حج/18 «هر که را خدا خوارش کند ، او را گرامی دارنده ای نیست»
و اگر مردم در ظاهر به خاطر نیازمندی یا ترس از شرّ ، آنان را احترام و گرامی می دارند در قلبشان آنان کوچکترین و پست ترین موجود می باشند.
کوچک شمردن گناه و معصیت
یکی دیگر از پیامدهای گناه این است که بنده پیوسته مرتکب گناه و معصیت می شود تا جایی که انجام آن در قلب او آسان و سبک می آید و این خود نشانه هلاک است؛ زیرا هر اندازه گناه در نظر بنده کوچک آید نزد خداوند متعال سنگین و بزرگ می باشد.
کتاب پیغمبرساز
قرآن کریم کتابی است که پیغمبرساز است، زیرا پیغمبران دوگونهاند؛ قسم اول: پیامبرانی هستند که از جانب خداوند به پیامبری تعیین شدهاند، قسم دوم پیغمبرانی کمالی، که در اثر ایمان و عمل به دستورات قرآن، به کمالات پیامبری نایل میگردند.
بنابراین، قرآن پیغمبرانی کمالی تربیت میکند و پیغمبرساز است. البته اگر انسان اهلیت داشته باشد، در و دیوار هم به اذن خدا معلم او خواهند بود، وگرنه هیچ سخنی در او اثر نخواهد کرد. چنانکه سخنان پیغمبراکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم در ابوجهل اثر نکرد و شاگردان قرآن و پیغمبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم بعد از رحلت آنحضرت چه فتنهها که بهپا نکردند.
خدا میداند قرآن برای اهل ایمان، مخصوصاً اگر اهل علم باشند، چه معجزهها و کراماتی دارد و چه چیزهایی از آن خواهند دید. برنامه قرآن، آخرین برنامه انسانسازی است که در اختیار ما گذاشته شده است، ولی ما از آن قدردانی نمیکنیم. اهل تسنن و ما «قرآن و عترت» را آنگونه که باید، نشناختیم و قدر ندانستیم.
منابع :
در محضر بهجت و گوهرهای حکیمانه ؛ سایت حوزه
سایت تابش
برگرفته از سایت تبیان
.: Weblog Themes By Pichak :.